بازخوانی تصنیف مرغ سحر با كلامی متفاوت
گوشه ی چشمی به ما كن درد اسیران دوا كن شمع سحرگه چون فشاند قطره اشكی یاد ما كن ای لب نوشین تو سرچشمه ی بقا ساز طرب ساز و شبی از درم درآ یا مده ای راحت جان وعده ای مرا یا وفا كن داغ حسرت ...