چهارمضراب و در ادامه ساز و آواز
دردیست درد عشق كه هیچش طبیب نیست گر دردمند عشق بنالد غریب نیست هر كو شراب عشق نخوردست و درد درد آنست كز حیات جهانش نصیب نیست گر دوست واقف است كه بر من چه میرود باك از ...