تصنیف عرفانی
در فغانم از دل دیر آشنای خویشتن خو گرفتم همچونی با نالههای خویشتن جز غم و دردی كه دارد دوستیها با دلم یار دلسوزی ندیدم در سرای خویشتن شمع بزم دوستانم زندهام از سوختن در ورای روشنی ببینم ...