تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی كلام همین قطعه
دیده بگشای كه آهنگ سفر دارد شب به سراپرده ی خورشید گذر دارد شب تا نفس تازه كند در نفس نافه ی صبح گوش بر نغمه ی مرغان سحر دارد شب بال پرواز گشودست در این دایره باز دل سودا زده در كار دگر دارد ...