تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی من خاكم و من گردم، من اشكم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی خواهم كه تو را در بر بنشانم و بنشینم تا آتش ...