آواز و جواب تار در افشاری
هر كس به تماشایی رفتند به صحرایی ما را كه تو منظوری خاطر نرود جایی امید تو بیرون برد از دل همه امیدی سودای تو خالی كرد از سر همه سودایی زنهار نمیخواهم كز كشتن امانم ده تا سیرترت بینم یك لحظه ...