مرثیه
آرام جانم می رود روح و روانم می رود آن دل كه با خود داشتم با دلستانم می رود ای نوگل خوشبوی من بویت بود در كوی من جان می سپاری تشنه لب سر بر سر زانوی من امید جان بودی مرا در سوگ یاران ...