تصنیف در مایه افشاری
ای یار سفر كرده باز آ بیقرارم جان را ز تن برده باز آ چشم انتظارم امشب بیا حالم ببین وز هجر خود زارم ببین پیموده ام پیمانه ها امشب بیا حالم ببین آتش دگر بر می زنم از دوریت بر استخوان زهری دگر ...