بازخوانی تصنیف دشتی قدیمی
میگریزم میگریزم اشك حسرت از چـه ریـزم برو برو كز دامت جستم گشوده پر از بامت جستـم یاد از تو دگر نكنم نكنم سوی تو نظـر نكنم نكنم تو را رها كردم با دگران گذشتم از تو چون رهگذران ...