تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی كلام همین تصنیف
هركه سودای تو دارد چه غم از هركه جهانش نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش آن پی مهر تو گیرد كه نگیرد پی خویشش وان سر وصل تو دارد كه نباشد غم جانش به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق مژه بر هم نزند ...