«یانوش كیش»، فردی روستایی و ساده، خوش قلب و بسیار فقیر است. مشكل اصلی او گرسنگی همیشگی است؛ مشكلی كه برای او به یك فاجعه تبدیل می شود.
«یانوش كیش» به یك مهمانی دعوت می شود. او حالا بسیار خوشحال است كه می تواند شكمی از عزا دربیاورد؛ طوری كه حتی خواب مهمانی را می بیند...