دكتر «مریم سالاروند»، متخصص زنان و زایمان، در شبی بارانی، با دختر جوانش «شبنم» جلوی كتابفروشی قرار ملاقات دارد تا برای مادربزرگ كه با آنها زندگی میكند، چند كتاب بخرد....
هنگام خروج از فروشگاه، وقتی «شبنم» به وسط خیابان میرسد، اتومبیل سیاهرنگ بزرگی به سمت او میآید و سه مرد آمریكایی مست، سربهسر شبنم میگذارند و حتی او را با اتومبیل تعقیب میكنند و عمداً باعث تصادف ...