«عماد» و «پیمان» مستأجران تازه «قدیانی» یك نامه تهدیدآمیز دریافت میكنند كه متعلق به مستأجر قبلی است و گویا كشته شده است. قدیانی تصمیم دارد به پلیس زنگ بزند. ولی آنها از او خواهش میكنند تا پول پیش خانه آنها را بردارد و بگذارد تا بروند.
«عماد» و «پیمان» یك نامه را لای در خانه پیدا میكنند. در آن نامه یك نفر را تهدید كردهاند كه پولهایی را دریافت كرده و حالا برای گرفتن یك امانتی، ساعت یازده شب به آنجا نزد او میآید. آنها پاكتهای ...