«شازده خانم» برادرزاده زیبا و جوان «ناصرالدین شاه» به درخواست شاه و در آستانه عید نوروز از سن پترزبورگ به ایران باز میگردد. «ایلیا میخایلوویچ» معلم فلسفه شازده خانم كه از قضا عاشق اوست، با اسب خود و پشت كاروان، همسفر شازده خانم میشود.
در سفری طولانی به سن پترزبورگ، برادرزاده زیبا و جوان «ناصرالدین شاه» كه «شازده خانم» نام دارد، به درخواست شاه برای بازگشت به ایران، خود را آماده میكند. اما شازده خانم از دلیل اصلی این تقاضا مطلع ...