مادری پسر مرده اش «كنستانتین» را نفرین می كند؛ چرا كه به قول شرفش عمل نكرده است. كنستانتین قول داده تا هر وقت مادرش دلتنگ دخترش « دورونتین» شود، او را به دیدار مادر بیاورد. حال كنستانتین خواهرش را سوار بر اسب به نزد مادر می آورد.
خانواده ی اشرافی «ورانا» نه پسر و یك خواهر هستند. پدر خانواده مرده است. به درخواست یكی از برادران یعنی كنستانتین، تنها خواهرشان «دورونتین» با مردی به نام « بوهم» در شهری دور ازدواج می كند. كنستانتین ...