غریبهای كه وارد كاروانسرا شد تنومند و چشم آبی بود. او مدعی بود كه قاصد مشتی مراد است، شاهدش هم گاری مشتی بود نام او ...
رشت تابستان 1320 عطای جوان بعد از مرگ پدربزرگش، میرزا رفیع، در كاروانسرا مشغول به كار میشود. او دست در دخل و حساب دارد و سر در كتاب. عطا شیفته ادبیات است، روزی شخصی وارد كاروانسرا میشود و میگوید ...