سارا نوجوانی خجالتی و ترسو است و همین باعث نگرانی خانواده «پركینز» شده است. یك روز «دایی رابرت» به او میگوید یك دندان شیر دارد كه شجاعت میآورد و اگر سارا از درخت سیبش مراقبت كند و با محصول آن یك كیك بپزد، دندان شیر را به او جایزه میدهد.
خانواده «پركینز» مزرعهای در روستای «گرین وود» در ایندیانا دارند. «میریام» و «جف»، مادر و پدر خانوادهاند. «سیلاس»، پسر بیست ساله و «مینی»، دختر نوجوان خانه است. آنها همگی به راحتی از پس كارهای خانه ...