«فرامرز» با تحصیلات علوم دامی، به عنوان سرباز معلم، به روستای «چمن لاله» میرود و برای ساخت شركت تعاونی با مخالفت «اردشیر گرازدست» روبهرو میشود. در این بین او عاشق «ماهرخ»، برادرزاده اردشیرخان، شده است و حال باید دل او را به دست بیاورد.
«فرامرز» به عنوان سرباز معلم با تحصیلات علوم دامی به روستای «چمن لاله» میرود و قرار میشود تا با تلاش اهالی آنجا، یك روستای نمونه بسازند؛ اما وقتی میخواهند ساختن شركت تعاونی را آغاز كنند، با مخالفت ...