داستان را از زبان ژان می شنویم: «در سفر به فرانسه مردی به نام ژان دوگه را دیدم كه به طور كلی شباهتهای بسیاری با من داشت...».
... او به منظور تجدید قرارداد با شركت كارواله به پاریس رفته بود و قصد بازگشت به خانه ی خود، در سَن ژیل را داشت. ما شب را با هم در مهمانخانه سپری كردیم و روز بعد وقتی بیدار شدم، دیدم كه او لباسهای ...