در روز عاشورا، مادر ماریا فرزند خود را گم میكند. او و همسرش به یكدیگر قول میدهند تا پایان عمر دنبال فرزندشان بگردند.
ماریا وارد پرورشگاه میشود و در آن جا شروع به كار می كند. ماریا بعد از چند سال جستوجو، شبی در حالت خواب و بیداری، مادر مقدس را میبیند كه او را دلداری میدهد و از او میخواهد صبور باشد و به او مژدگانی ...