ماجرا از زبان یك زندانی بیان میشود: «آقای نویسنده انگار همهی خوبیها را یكجا در خود داشت؛ همهی ما به او وابسته شده بودیم و دوستش داشتیم...».
... او از هر چیزی كمی میدانست و به قولی همه كاره بود. برخی از زندانیان كتابهای او را میخواندند. من هم آنها را خوانده بودم و جرم من هم همین بود. من به یك سال زندان محكوم بودم و او باید ده سالی ...