راوی این داستان، دختری است كه پدر و مادرش را از دست داده و خانوادهای او را به فرزندی میپذیرند. پدر و مادر جدید سامر، زندگی قشنگی برپایهی عشق برای او درست میكنند. داستان از جایی شروع میشود كه مادر دوم سامر تازه فوت شده است....
سامر از زندگی با «عمه مِی» و «عمو اوب» لذت میبرد. عمه مِی و عمو اوب، زمانی كه هیچكس سرپرستی این دختر یتیم را نمیپذیرفت، او را به فرزندی قبول كردند؛ اما با مرگ عمه مِی، همهچیز تغییر میكند. عمو ...