«آقاجان» و «بیبی جان» همیشه نگران فرزندانشان هستند. به نظر بیبی جان، پسر بزرگشان «رشید» به تازگی سست ایمان شده است. آقاجان معتقد است باید او را زن بدهند تا سر عقل بیاید.
«اسكندر» بستهای را كه برادرش «رشید» به او داده بود، به «یوسف» تحویل میدهد. اما كنجكاو است كه دریابد داخل بسته چیست و سر از كار برادرش در بیاورد. از سوی دیگر از برادرش میترسد. از آن طرف خبر میرسد ...