در داستان هاورن و باغبان پیر می شنویم كه : روزی هارون الرشید به همراه وزیرش، جعفر برمكی، برای گردش به باغی زیبا رفت. در باغ مشغول قدم زدن بودند كه هارون سیب سرخی را بر شاخه ای بلند دید.
... آنها هرچه سعی كردند نتوانستد سیب را بچینند. پس به پیشنهاد هارون، جعفر پا روی شانههایش گذاشت و بالا رفت تا سیب را بچیند. باغبان كه از دور شاهد این ماجرا را بود، بسیار متعجب شد و از آنجا كه بسیار ...