پسر برای آخرین بار تور را در آب انداخت، اما مثل همیشه تور خالی بود و ماهی به دام او نیفتاد.
... ناگهان صدای اسب سفید را از پشت سرش شنید. مثل همیشه مرد سوار برای پسرك دست تكان داد و دور شد. اسب سفید تمام رؤیای پسر بود و شب و روز با یاد آن روزگار میگذراند. او هر شب با تور خالی به خانه بازمی ...