«ایلیا» و همسرش«مارال» در جستوجوی پسر دوست قدیمی پدر ایلیا هستند تا پولی را كه ایلیا تصور میكند پدرش به دوستش بدهكار بوده، به او برگردانند. غافل از اینكه پدرش آن بدهی را پرداخت كرده است. اما یك نفر حقیقت را از آنها پنهان میكند.
«مجید»، همان فرد مورد نظر و پسر دوست پدر «ایلیا» است. وی به علت كینهای كه از گذشتهها دارد، مسأله پول را از آنها پنهان میكند تا اینكه مادرش از او میخواهد حقیقت را به آنها بگوید. مجید قصد دارد ...