روز دهم محرم بود. لحظات پر تبوتابی بود و همه در كربلا تشنه بودند. امام حسین (ع) رو به برادرش عباس (ع) كرد و گفت به نزدیك فرات برود و برای بچه ها آب بیاورد.
عباس (ع) سراپا گوش بود و با مشكی در دست به سمت فرات به راه افتاد. در راه همه ی حواسش به اهل خیمه بود و سعی داشت هرچه زودتر خود را به كودكان برساند. به فرات رسید. دست برد تا كمی آب بنوشد، اما با یادآوری ...