دختری نوجوان در ذهن خود اسیر شده است. او میخواهد مثل دختری عادی زندگی كند، اما مدام درگیر صداهای ذهنی خویش است. دختر مشغول این حالتهاست كه مرگ مشكوك پدر همكلاسی اش اتفاق می افتد و او درگیر این ماجرا میشود....
آزا هولمز دختر 17 ساله ای است كه با مادر خود زندگی میكند. او از كودكی دچار حالتهای روحی خاصی بود و احساس می كرد صداهای درون بدنش را می شنود. او همیشه به انگشت وسط خود چسب زخم می بست و بهقدری این ...