«فرهاد» و «لیلا» بعد از ازدواج تصمیم میگیرند به «نیشابور» سفر كنند و نزد اقوام فرهاد بروند. در بین راه و در میان جنگل و گردنهها به دلیل بارندگی و مه شدید، اتومبیل آنها با موتورسواری برخورد میكند و آنها برای نجات خود فرار میكنند.
«فرهاد» و «لیلا» از ترس اینكه مبادا موتورسوار مرده باشد، در یك ویلای اجارهای در شهر «تنكابن» اقامت میكنند تا در فرصتی مناسب به تهران برگردند. «عباس» و «پری» (پدر و مادر لیلا) با همراهی «سهراب» ...