یلدا كه ده سال پیش درپی آرزوهای خود پدرش را رها كرده و به كانادا رفته بود، حالا با دخترش (ویدا) به ایران بازگشته تا خانه ی پدری خود را از آنِ خود كند. اما در كمال ناباوری درمییابد پدر خانه را وقف «خانه سالمندان» كرده است....
یلدا از این اقدام پدر متعجب و دلخور است و تصمیم می گیرد به همراه ویدا از حال و روز و تغییرات خانه مطلع شود. او به خانه ی سالمندان می رود و به دعوت مدیر مجموعه، چند روزی در یكی از اتاقها اقامت می ...