«مشرحیم»، چوپان آبادی، ته درّه یك مرد زخمی را پیدا میكند و به خانهاش میآورد. پزشك آبادی او را درمان میكند، اما مرد گذشتهاش را فراموش كرده است و بهتدریج گذشتهاش را به یاد میآورد.
مكتبخاله، خواهر مشرحیم، پیرزنی است كه در خانهاش به بچههای آبادی قرآن میآموزد. او به یك مرد زخمی كه برادرش ته درّه پیدا كرده است، در خانهاش پناه میدهد. استوار از مركز استعلام كرده و متوجه ...