«آقای سعادت» برای اینكه به پیشكارش «رضا» ثابت كند كه چگونه طمعكاری مردم باعث ثروتمندشدنش میشود؛ شایعهی درحال مرگ بودنش را میان دوستان، آشنایان و كسبه پخش میكند.
«پاچین» محضردار و «عنایت» فرشفروش و «ضیاء» عتیقهفروش از كسانی هستند كه به طمع به دست آوردن ثروت او هدایای رنگارنگ برایش میآورند. آنها حتی قبول كردند نشان دهند كه اموالشان را نذر بهبودی «سعادت» ...