• 14 قطعه
  • 488 دقیقه
  • روزگار كبود

    «صابر» براثر اعتیاد همه چیز خود را از دست داده است. سوی چشمان دخترش «زینب»، هر روز كم‌تر می‌شود، ولی صابر برای بردن او به تهران و درمان وی پولی ندارد. «ثریا» همسرش هم از این وضع بسیار ناراحت است.

    اطلاعات تکمیلی

    • نوع متن: متن اصلی
    • ترجمه / اقتباس شنیداری: مریم تاجیك
    • قالب كتاب گویا: نمایشی
    • بازیگر: احمد شمس آصف,افسانه محمدی,امیر منوچهری,جواد پیشگر,راضیه مومیوند,رویا فلاحی,شیرین سپه راد,علی تاجمیر,فریدون محرابی,كرامت رودساز,مجید سهرابی,محسن بهرامی,محمد رضاعلی,مرضیه صدرایی,مسعود زنوزی راد,مهدی نمینی مقدم,مهرداد عشقیان,مهرداد مهماندوست,ناهید مسلمی,نسرین زارع,نسرین صداقت زاده,نگین خواجه نصیر,نوشین حسن زاده,هوتن شكیبا
    • كارگردان برنامه/نمایش رادیویی: ایوب آقاخانی
    • تهیه كننده برنامه/نمایش رادیویی: محمد مهاجر
    • سردبیر رادیویی: ندا هنگامی
    • تهیه كننده كتاب گویا: سید علی میرطالبی پور
    • دبیر سرویس: سارا عشقی نیا
    • رده سنی: عمومی
    • افكتور: محمدرضا قبادی فر
    • صدابردار: علی حاجی نوروزی
    • كلید واژه: اره برقی,امام حسین علیه السلام,بیمارستان,پلیس,پول,تهران,تولیدی لباس,حضرت زینب سلام الله علیها,حضرت علی علیه السلام,دزدی,دسته عزاداری,روضه حضرت قاسم,زندان,سینه زنی,عَلَم و كُتَل,علمدار,عمل جراحی,فاطمه زهرا,كارخانه چوب بری,كربلا,كوری,محرم,معتاد,مواد مخدر,هیأت عزاداری
    • منبع: اداره كل نمایش
    • نام طرح نمایش رادیویی/برنامه: داستان شب
    • نوع مرجع (نمایشنامه-نمایش رادیویی - برنامه-كتاب-فیلم): نمایش رادیویی
    • آسیب ها: خشونت و قتل,مواد مخدر و مشروبات الكلی
    • ملیت: فارسی
    • داستان: رمان/داستان بلند
    • پیشنهاد ما: روایت «روزگار كبود» تباهی روزها و سال‌های زندگانی آدم‌هایی است كه دار و ندارشان را پای میز قمار «اعتیاد» و «مواد مخدر» باخته‌اند. تنها افسوس و تأثر كافی نیست، باید عبرت گرفت و كاری كرد...
    • موضوع اصلی منظومه محتوایی: 132-معارفی/اخلاق مداری/اخلاق اجتماعی(خانواده و جامعه) ,322-اجتماعی/حقوق شهروندی-حق الناس/انضباط اجتماعی,341-اجتماعی/آسیب های اجتماعی/اعتیاد
    • موضوع فرعی منظومه محتوایی: 244-فرهنگی/تعلیم و تربیت/کتاب و کتاب خوانی,263-فرهنگی/هنر ایرانی اسلامی/هنرهای نمایشی و تجسمی
    • سال تولید: 1390

    از سوی دیگر «اصغر» برادر «سلمان» كه صابر بعد از رفتن وی به جایش به كارخانه آمده است، از او می‌خواهد كه از آنجا برود تا سلمان دوباره سر كار خودش بازگردد. «رجب» و همسرش «نازی» از این كارخانه چوب‌بری ...

    اطلاعات بیشتر

    |