پاسبانی دمِ در قد برافراشته بود. یك مردِ دهاتی آمد و خواست كه وارد قانون بشود؛ ولی پاسبان گفت كه عجالتاً نمیتواند بگذارد كه او داخل شود. آن مرد به فكر فرورفت و پرسید: آیا ممكن است كه بعداً داخل شود؟ پاسبان گفت: ممكن است، اما نه....
در این مجموعه، برگزیدهی ترجمههای مترجمان سایت فرهنگی-هنری چوك را برایتان انتخاب كردهایم. داستانهای: طناب، نویسنده: كاترین آن پورتر، مترجم: حانیه دادرس؛ بوفهی پدربزرگم، نویسنده: تولگا گوموشآی، ...