«مشتی باقر» سرایدار خانهای است كه پریدخت همراه پدرش برای سفر و استراحت به آنجا رفتهاند. یك روز بعد از رسیدن به آنجا برای پدر پریدخت اتفاقی میافتد كه ماجراهایی را رقم میزند.
پریدخت همراه پدرش به سفر رفتهاند. آنها وارد ویلایی میشوند كه سرایدارش مشتی باقر است. پدر پریدخت میخواهد سرایدار را بیرون بیندازد، اما با اصرار دخترش، پدر راضی میشود كه آنجا بماند. مشتی باقر ...