جیمی درحال بررسی پروندهها در محل كارش است كه بازرس هم از راه میرسد. جیمی از حضور بازرس تعجب میكند و میپرسد كه چه چیزی باعث شده او شب جشن اینجا باشد. بازرس میگوید كه اسلحهاش را دزدیدهاند... .
بازرس كه اسلحهاش به سرقت رفتهاست، به محل كارش میرود تا فرم مربوط به سرقت اسلحه را پر كند. جیمی از او میپرسد: چطور متوجه سرقت شُدید؟ بازرس میگوید: اسلحه را روی كمد لباسها گذاشتم و به طبقهی ...