«عزیزخانم» خودش را برای مراسم نذریپزون آماده میكند و به بچههایش خبر میدهد كه ساواك دستور داده حق برگزاری مراسم مذهبی در ماه محرم را ندارند و فقط میتوانند غذای نذری بپزند. اما پسر بزرگ او «یزدان» از این دستور رژیم ناراحت است.
پدر خانواده، سالها قبل در تظاهرات سال 42، بهسبب سرپیچی از دستور فرماندهاش كشته شد و پسرها كه خودشان هم انقلابی هستند و علیه رژیم شاهی مبارزه میكنند، همیشه به دنبال قاتل پدرشان بودهاند. «عباس»، ...