آنی ریچاردز عاشق این بود كه با دوچرخه از بالای تپه سُر بخورد و باد توی موهایش بپیچد، با دوستانش بازی كند و غذاهایی مثل سوسیس بخورد؛ اما حالا هیچكدام از این كارها را انجام نمیدهد. چرا؟
این كتاب چالشهای دختری نوجوان را با مرگ برادرش روایت میكند؛ چالشی كه اینبار بهخاطر اندوه از دستدادن برادر نیست؛ بیشتر از ترس است، ترس از بیماری و مرگ. آنی میترسد بیماری و مرگ به خاطر اتفاقاتی ...