• 4 قطعه
  • 59 دقیقه
  • قلعه ی شاه مال منه

    ظهر یك روز پاییزی بود و ناهار اشكنه داشتیم. با عجله غذامو خوردم كه به مدرسه برم. تو راه هم لواشك خریدم و مشغول خوردن شدم و دیر رسیدم....

    اطلاعات تکمیلی

    • نوع متن: متن اصلی
    • ترجمه / اقتباس شنیداری: محمدرضا سرشار
    • قالب كتاب گویا: روایی
    • تهیه كننده برنامه/نمایش رادیویی: فرهنگ جولایی
    • تهیه كننده كتاب گویا: منصوره وهابی
    • دبیر سرویس: سارا عشقی نیا
    • رده سنی: عمومی
    • راوی: محمدرضا سرشار
    • كلید واژه: ادبیات كودك و نوجوان,انقلاب اسلامی,انقلاب اسلامی ایران,بازی,مدرسه,معلم
    • نام سریالی(نام طرح مشترك): قصه ی ظهر جمعه
    • منبع: رادیو ایران
    • نوع مرجع (نمایشنامه-نمایش رادیویی - برنامه-كتاب-فیلم): برنامه
    • آسیب ها: اعتقادی
    • ملیت: فارسی
    • داستان: داستان كوتاه
    • پیشنهاد ما: دوران پر تب‌وتاب مدرسه و شیطنت‌های یواشكی و دور از چشم معلم، برای همه‌ی ما خاطره‌انگیزه. وقتایی كه به هر بهانه می‌خواستیم از زیر درس و كلاس دربریم و به‌قولی بچگی كنیم. اگر دلتون برای اون روزها تنگ شده، از شما دعوت می‌كنم این كتاب رو بشنوید.
    • موضوع فرعی منظومه محتوایی: 244-فرهنگی/تعلیم و تربیت/کتاب و کتاب خوانی
    • سال تولید: 1365

    زنگ مدرسه خورده بود و من به روی خودم نیاوردم و داشتم می‌رفتم سر كلاس كه مش‌باقر از پشت یقه‌مو گرفت. وقتی دید دارم لواشك می‌خورم، خیلی عصبانی شد. دست كرد توی جیبم و بقیه‌ی لواشك‌ها رو بیرون آورد و ...

    اطلاعات بیشتر

    |