این رمان، ماجرای مردی منزوی به نام «آقای ایر» را روایت میكند كه همسایههایش از او میترسند. زنی در حوالی محل زندگی او به قتل میرسد و سرایدار خانه انگشت اتهام را به سوی او نشانه میگیرد....
از آن به بعد، پلیس چشم از او برنمیدارد و هر روز و هر ساعت تعقیبش میكند. اما تنها گناه آقای ایر این است كه به دختری كه نباید دل میبست، دل بسته است. رمانهای روانشناختی «ژرژ سیمنون» آمیزهای از ...