«برادلی چاكرز» مزخرفترین بچهی مدرسه بود؛ یك هیولای تمام عیار. هیچچیز به اندازهی تنبیه شدن او، بچههای دیگر را خوشحال نمیكرد. او در كلاس «خانم ایبل» در ته كلاس، صندلی آخر مینشست؛ تا اینكه ....
برادلی چاكرز، پشت میزش، ته ِكلاس، ردیف ِ آخر و صندلی آخر نشست. هیچ كس در صندلی كناری، یا جلویی او ننشسته بود؛ برادلی مثل یك جزیره بود. برادلی چاكرز هیچگاه دوستی نداشت و همیشه رفتارهای ناشایستی ...