این داستان دربارهی كشیشی است به نام «پدر ژولیوس» كه بهواسطهی برخی مخالفتها با كلیسای اعظم رم، بهظاهر برای تبلیغ دین مسیح و درواقع به سرزمین اعراب یا همان حجاز تبعید میشود.
این داستان مربوط به زمانی است كه كشیشهای اروپایی دوران پرخفقانی را به وجود آورده بودند. آنها با ایجاد دادگاههای تفتیش عقاید، هرگونه ابراز عقیدهای را كه برخلاف قوانین كلیسا بود، سركوب میكردند. ...