تابستان امسال مثل هیچ تابستان دیگری نیست. پشت كركرههای پایینكشیده، گیزلا (مادر دانیل و لوكاس) در بستر بیماری افتاده و نفسش بالا نمیآید. دانیل فكر میكند اگر اردكماهی را صید كند، دوباره حال مادرش خوب می شود، اما دوستش آنا میداند كه ...
دختری به نام آنا راوی ماجرایی است تلخ. همسایهشان «گیزلا» به بیماری سرطان مبتلا شده و مادر آنا خیلی دوستانه به اوضاع خانودهی او رسیدگی میكند. پسران گیزلا، یعنی دانیل و لوكاس، برای آنا حكم دو برادرخوانده ...