امید در میان كتابهای همسرش، ماهپاره، نامهای پیدا میكند كه در آن برادرش، امیر، سالها پیش از آنكه او با همسرش آشنا شود، از ماهپاره خواستگاری كرده بود. با آشكارشدنِ این راز، امید به ماهپاره شك میكند....
امید، 30 سال پیش، براثر سوءتفاهمی، ماهپاره را ترك میكند و دیگر سراغی از او نمیگیرد. ماهپاره كه حالا بیمار است، مدام انتظار امید را میكشد. او در این مدت سكوت كرده و از خانه بیرون نرفته و ...