كتاب"روزینیا، قایق من"، روایت مردی است كه زندگی شهری را رها كرده و به جنگل و رودخانه سفر میكند. او در این سفر با زنی بومی آشنا شده و با او ازدواج میكند.
او بعد از ازدواجش صاحب فرزندی می شود كه فرزندش مجالی برای زندگی نمی یابد و پدر را نا امیدتر از هر زمان دیگر به حال خود وامیگذارد. زه مرد سفر كرده این روایت، از یك سرخپوست قایقی میخرد و سفر خود را ...