«ماتئی» یك كارآگاه در آستانهی بازنشستگی است. او بسیار باهوش و توانمند است و همكارانش تحسینش میكنند؛ اما درست در آخرین روز كاری ماتئی در دفترش، به او خبر میرسد كه جسد مثلهشدهی دختربچهای در جنگل پیدا شده است....
ماتئی به مادر دختر مقتول قول میدهد كه قاتل فرزندش را پیدا و او را تسلیم عدالت كند؛ اما این قول زندگی ماتئی را زیرورو میكند. همه چیز خوب پیش می رود؛ ماتئی تحقیقاتش را می كند؛ به نتایج خوبی هم میرسد ...