«پل» همراهِ خواهرش، ساندرا، درحالی كه پول كمی دارند، برای خرید مقداری خوراكی و یك قوری در فروشگاه پرسه میزنند؛ اما ....
پلیس آن دو را به جرم دزدیدن قفلی كوچك بازجویی میكند. مادر پل و ساندرا مُرده و بچهها با مادر ناتنیشان «كریستین» در خانهای زندگی میكنند. بچهها وقتی از بازجویی آزاد میشوند، راهیِ خانهی مادربزرگشان ...