در آن شب تاریك تابستان،چیزی درست بالای سر هنری در شرف وقوع بود.ابری كه در غرب آسمان متراكم شده بود نوری منعكس كرد،و همه ی قبرستان را روشن كرد. و او وحشت زده از آنچه كه به سرش آمده بود.
با سپاس از سایت فرهنگی هنری چوك، كه مجموعه ای برگزیده از ترجمه های مترجمان را در اختیار ما قرار دادند. شما می توانید داستان های: «آن شب تابستان»:نویسنده«آمبروز بیرس»؛مترجم«غلامرضا آذر هوشنگ» ...