ابراهیم ادهم پادشاه بلخ بود و عالمی را زیر فرمان داشت. یك شب كه بر تخت خفته بود، در نیم شب سقف خانه بجنبید، كسی بر بام آمد كه ساربانی بود و با ابراهیم سخن از بی ارزشی جامه و تخت پادشاهی گفت تا این كه یكباره ابراهیم همه چیز را رها كرد ...
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در كتاب تذكرة الاولیاء در ذكر ابراهیم ادهم می گوید: و او پادشاه بلخ بود. ابتدای حال او آن بود در وقت پادشاهی كه عالمی را زیر فرمان داشت و چهل سپر زرین در پیش و چهل گرز ...