حدود سال 1333 است. پسیخان یكی از روستاهای شمال كشور است. تنها دارایی مردی زارع و فقیر (آقاگل) یك گاو است كه در یك شب بارانی دزدیده میشود.
آقاگل در غم از دست دادن این گاو، شدیدا غمزده و اندوهگین میشود. دزد گاو كسی نیست جز آقا بلبل پسیخانی. او یك تمشكفروش ساده بود كه دلش میخواست یك دكه جگركی داشته باشد و دود آن را بفرستند به قهوهخانه ...